جدول جو
جدول جو

معنی نظام الدین حسینی - جستجوی لغت در جدول جو

نظام الدین حسینی
(نِ مُدْ دی)
عبدالحی بن عبدالوهاب بن علی حسینی. از فضلا و فقیهان و ادبای قرن دهم و معاصر شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی است، وی اصلاً جرجانی است، عهد جوانی را در استراباد گذراند و به سال به هرات مهاجرت کرد و منظور شاه سلطان حسین بایقرا شد سپس در مدرسه گوهرشادآغا مدرس گشت و در عهد سلطنت شاه اسماعیل صفوی به اوج شهرت و عزت رسید و منصب قضای بلاد خراسان بدو مفوض گشت، و دراواخر عمر به کرمان آمد و در همین جا بعد از سال 959هجری قمری درگذشت. از تألیفات اوست: ترجمه الفیۀ شهید اول، حاشیۀ شرح شمسیه، حاشیۀ شرح هدایه، الخطب، المعضلات در مسائل حکمی و فقهی. این بیت او راست:
به دور روی توام بت پرست می گویند
چه گویم ای بت من هرچه هست می گویند.
(از ریحانه الادب ج 4 ص 210) (مجالس النفائس ص 141) (صبح گلشن ص 530). نیز رجوع به روضات الجنات ص 351 و الذریعه ج 4 ص 81 و حبیب السیرجزو 4 ج 3 ص 116 و نظام الدین هروی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ مُدْ دی)
عبدالحمید (سید...) بن ابوالفوارس مجدالدین محمد حسینی حلی اعرجی ملقب به نظام الدین، خواهرزادۀ علامۀ حلی، و از علمای قرن هشتم است. او راست: ایضاح اللبس فی شرح تسلیک النفس الی حظیرهالقدس، تذکرهالواصلین فی نهج المسترشدین که کتاب اخیر را در سال 703 هجری قمری در حالی که کمتراز بیست سال داشته تألیف کرده است. (از ریحانه الادب ج 4 ص 213 از متفرقات الذریعه الی تصانیف الشیعه)
لغت نامه دهخدا